بُرشی از کتاب "اعزامی از شهرری"|منطقهِ شیخ صالح
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران؛ «محمود روشن ماسوله» یکی از جانبازان شهرستان ری است، که خاطرات روزهای دفاع مقدس خود را در کتابی به نام «اعزامی از شهرری» منتشر کرده است. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر در سال 1398 با شمارگان 1250 نسخه و در 554 صفحه به نگارش درآمده و با قیمت 70000 تومان روانه بازار کتاب شده است.
برشی از متن کتاب
من و عیسی به همراه برادر نانکلی، مسئول ترابری سبک لشکر، با یک تویوتا وانت جدید، که رزمندهها به دلیل ظاهر شیکتر این وانتها در مقایسه با وانتهای قدیمیتر به شوخی به آنها تویوتا پاتکی میگفتند. از شهرهای روانسر و جوانرود عبور کردیم.
برادر نانکلی رانندگی میکرد و من و عیسی هم دونفری کنار راننده نشسته بودیم. بعد از طی کردن مسافتی طولانی به منطقهای به نام شیخ صالح رسیدیم.
شیخ صالح محل استقرار نیروهای لشکر 27 محمدرسول الله(ع) و در نزدیکی منطقه عملیاتی والفجر 10 در منطقهِ حلبچه عراق بود. در شیخ صالح به چادر ترابری سبک رفتیم و برادر نانکلی، من و عیسی را به مسئول ترابری لشکر در شیخ صالح معرفی کرد.
من و عیسی آنجا ماندیم، ولی برادر نانکلی بعد از یک شب اقامت در آنجا و رتق وفتق امور،فردای آن روز به کرمانشاه برگشت. او اغلب برای انجام دادن امور، در مسیر کرمانشاه به شیخ صالح در حال رفت و برگشت بود.
مسئول ترابری لشکر در شیخ صالح چند روزی ما را با رانندگان قدیمی که برای نیروهای مستقر در خط آذوقه میبردند. همراه کرد تا راههای اصلی و فرعی را یاد بگیریم.
آن منطقه یک منطقهِ کوهستانی بود با ارتفاعات بلند. نیروهای ما هم در کوههای شاخ شمیران مستقر بودند. ارتفاعات بلندی هم از دور نمایان بود که نام آن بمو بود. بچهها میگفتند که نیروهای ما از روی ارتفاعات، به شهر سیدصادق عراق تسلط دارند و چراغهای شهر که شبها روشن میشود معلوم است ومیتوانند آنجا را گلوله باران کنند. ولی رزمندگان اسلام هیچگاه آن شهر که مردم غیر نظامی در آن ساکن بودند را گلوله باران نکردند؛ حتی زمانی که عراقیها از آن شهر برای تأمین تدارکات جبهههایشان استفاده میکردند.